دوچرخه ام
دیروز پدرم یک دوچرخه ی صو رتی رنگ برام خرید
اون جا سوارش شدم
تا ببینم برایم بزرگ است یا نه .توی ماشین هم دوچرخه ام بغلم نشسته بود.
بعد دوچرخه را به خونه بردیم.
درخونه سوارش شدم و ازش افتادم دوباره با پدرم رفتیم کمکی خریدیم .
بعد با کمکی سوارش شدم و دوباره افتادم و زنجیرش در امد .
این دفعه مامانم درستش کرد .
مامانم گفت برم توی حیات و سوارش بشم.تا کم کم یاد بگیرم.
ان روز به من خیلی خوش گذشت .ممنونم بابا ممنونم مامان خیلی
دوستتان دارم به خاطر همه چی ممنون
حالا من دوچرخه سواری را یاد گرفتم
خیلی خیلی خوش حالم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی